اخبار استان ها

اتفاقی که من را نمک گیر کربلا کرد

اتفاقی که من را نمک گیر کربلا کرد
ایسنا/کردستان پیرمرد موکب دار کردستانی در اربعین گفت: رسم مهمان نوازی به این است، شامی را می خوریم و شامی پس می دهیم، میهمانی می رویم و در جواب میهمانی می دهیم، گاهی هم غذای کسی را نمی خوریم تا نمک گیر او نشویم. اما کربلا داستان خودش را دارد.

  کربلا شاهی دارد که عالم جیره خوار اوست و راهی به سوی او وجود دارد که نرفته هم، نمک گیرش می شوی چه برسد به اینکه پا به اربعین بگذاری و در موکب هایش طعامی صرف کنی.
سفره های راهبان هندی را دیده بودیم که سفره ای پهن کرده و فقیر و ثروتمند بر روی زمین و کنار هم نشسته و غذا می خورند اما مسیری برای رفتن به سوی مقصود نیست و شاید مقصدی هم نباشد.
در اربعین اما زائران حسینی در غذایی سهیم می شوند که موکب داران به عشق مولایشان می بخشند، به عشق او سفره ای پهن می کنند و به عشق او میهمانی به راه است.
 به پیاده روی اربعین که پا بگذاری، ناخواسته نمک گیر کربلا می شوی چه قصد کربلایی شدن کنی چه نکنی، این را پیرمرد موکب دار کردستانی می گوید، اسیر و  عاشقی که ۳ سال است در پیاده روی اربعین شرکت می کند و در موکب ها مشغول خدمت رسانی است. 
کاک سید محمد حسین اهل کردستان و سنندجی است او خود را نظر کرده امام حسین(ع) می داند و می گوید پدرم کربلا نرفته است اما وقتی بچه هایش در همان کودکی یکی پس از دیگری از دنیا رفتند او از امام حسین خواست که من را برایش نگه دارد تا در راه او زندگی کنم.
همین طور هم شد و امام حسین حاجتش را داد و پدرم نام من را محمد حسین گذاشت.
آشنایی با اربعین 
کاک محمد حسین می گوید من با اربعین آشنا نبودم و وقتی در سال ۹۷ از طرف ارگانی که از آن بازنشسته شده بودم برای خدمت رسانی در اربعین دعوت شدم، فکر می کردم که این یک مراسم عزاداری یا مناسبتی کوتاه است و از ماهیت آن خبر نداشتم.
اما وقتی به موکب مورد نظر رسیدیم، من مسئول تهیه آب یخ شدم و کارم را شروع کردم. موکب نزدیک خروجی نجف به سمت کربلا بود. روزهای اول کار عادی خود را انجام دادم اما وقتی سیل زائران به سوی ما آمد و اشتیاق آنان را دیدم که طاقت یک لحظه ماندن را نداشتند تازه فهمیدم چه خبر است.
 زیارت در روزهای آخر 
کاک محمد حسین می گوید روزها مشغول فعالیت در موکب بودم بدون آن که احساس خستگی کنم اما هیچ گاه به رفتن به کربلا و زیارت فکر نمی کردم. شاید در خودم لیاقت رفتن را نمی دیدم و می گفتم زیارت مال من نیست، من فقط برای کار اینجا هستم. دو روز مانده به اربعین یکی از همکارانم قصد داشت وسایلی را برای موکب دیگری در نزدیکی کربلا، اما با ماشین ببرد، همراهی نداشت و ارتباطش با من خوب بود، به من گفت چرا با من به کربلا نمی آیی؟
سوالی که دیگر جوابی برایش نداشتم به خانه زنگ زدم و اطلاع دادم و همان روز بعدازظهر، راهی کربلا شدیم. وقتی به موکب رسیدیم دوستم ایستاد تا وسایل را پیاده کند، غروب بود اما من قصد نداشتم در موکب بمانم، قصدم را به دوستم گفتم که امشب را به زیارت می روم و فردا دوباره به شما ملحق می شوم و راهی مسیر کربلا شدم.
یاد حرف های پدرم افتادم که گفته بود تو نظر کرده امام حسین هستی، مگر می شود نظر کرده باشی و از حرم مولا دور بمانی، آن هم در اربعین، روزهایی که همه به دنبال طلبیده شدن هستند. 
نمک گیر کربلا شدم
می گوید من هرچه کرده ام دلیلش نظر امام حسین(ع) است چون معتقدم او زائران خود را انتخاب می کند و از سراسر جهان به اینجا دعوت می کند. من برای ماموریتی به کربلا آمدم و از این انتخاب خبری نداشتم اما با یک بار آمدن دیگر نمک گیر امام حسین شدم و هرسال خود را برای خدمت به زائرین او آماده می کنم.
  برای زائران امام حسین(ع) چه می کنی؟  من برای زائران امام حسین چیزی ندارم اما مگر مهم است، دلی که به عشق حسین(ع) بتپد کافی است. من هر سال به اربعین می آیم اما کارم را تعیین نمی کنم، در هر موکبی که قسمت باشد مشغول به کار می شوم.
کاک محمد حسین به گفته خودش امسال هم در عمود ۱۰۲۰ و تقریبا ۳۰ کیلومتر مانده به کربلا مشغول خدمت رسانی است، با همان لباس های کردی و دستمال سیاهی که به سر دارد، ریش هایش را که تقریبا سفید هستند، نزده و چهره ای مهربان تر از همیشه دارد.
وقتی با من صحبت می کرد مدام لیوان ها را جابه جا می کرد و یخ ها را می شکست، لحظه ای آرام نداشت، می گفت زائران امام حسین نباید تشنه بمانند.
 وقتی داستان کاک محمد حسین را شنیدم، تازه فهمیدم نمک گیر شدن در کربلا معنی دیگری دارد، مهری که اگر دچارش شوی دیگر توان کنار کشیدن نداری، نه می توانی جواب میهمانی را بدهی نه میهمان شدن را رد کنی، اربعین یعنی دعوتی که تو را نمک گیر خواهد کرد.
انتهای پیام

سورس :
https://www.isna.ir/news/1401062619049/اتفاقی-که-من-را-نمک-گیر-کربلا-کرد

دکمه بازگشت به بالا